جدول جو
جدول جو

معنی فرق افشان - جستجوی لغت در جدول جو

فرق افشان(فَ اَ)
شادباش. شاباش. نثار. آنچه بر سر کسی ریزند به شادی:
همان صد دانه مروارید خوشاب
به فرق افشان خسرو کرد پرتاب.
نظامی
لغت نامه دهخدا
فرق افشان
شاباش نثاری که بر سر عروس و داماد ریزند نثار سر شاباش
تصویری از فرق افشان
تصویر فرق افشان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عرق افشاننده. مرادف عرق ریز. (آنندراج) :
از عرق افشان بناگوش وی
چشمۀ خورشید یکی قطره خوی.
میرخسرو (از آنندراج).
در پرده هر آن جرعه که چون ابر کشیدی
یک یک ز عذار عرق افشان تو گل کرد.
میرزا صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از در افشان
تصویر در افشان
آنکه در می پاشد، در افشاننده، شخص بلیغ و زبان آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زر افشان
تصویر زر افشان
دارای ریزه های زر: قبای زر افشان، شاباش نثار کردن جواهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر افشان
تصویر سر افشان
آنکه سر کسان بیفشاند، سر جنباننده از غرور و مستی و شور و حال
فرهنگ لغت هوشیار